آموزش سینمای حرفه ای

در این وبلاگ به کلیه مبناهای پایه و تخصصی سینما به صورت کاملا علمی پرداخته می شود. " گروه آموزشی سینما بیست"

آموزش سینمای حرفه ای

در این وبلاگ به کلیه مبناهای پایه و تخصصی سینما به صورت کاملا علمی پرداخته می شود. " گروه آموزشی سینما بیست"

آموزش سینمای حرفه ای

سینما بیست محیطی علمی و تخصصی برای دریافت نیازمندی های علمی و عملی اساتید، دانشجویان و صاحبان سینما است. برای دریافت اطلاعات مورد نیاز خویش به طبقه بندی موضوعی سینما بیست در صفحه نخست مراجعه کنید. گروه آموزشی سینما بیست، با داشتن بسته های مشاوره ای متنوع، راهنمای جامع و کاملی برای دستیابی شما به اهداف و علاقمندی های سینمای حرفه ای است.
" گروه آموزشی و مشاوره سینما بیست"

بایگانی

سواد رسانه ای در تلویزیون به چه معناست؟

شنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۰۹ ق.ظ

سواد رسانه ای[1]

    «سواد رسانه ای در کانادا به عنوان اولین کشوری که [مفهوم سواد رسانه ای] به صورت رسمی از طرف نظام آموزش و پرورش آن پذیرفته شده؛ نه صرفا آگاهی و درک بهتر، بلکه آزادی عمل انتقادی دانسته می شود».[2] الیزابت تومان[3] در توصیف این مفهوم می نویسد: شم و استعدادی است که منجر به بازشناسی اوضاع و احوالی می شود که در پس تولیدات رسانه ای قرار دارند. موضوعاتی نظیر انگیزه ها، ارزش ها، مالکیت و ثروت. همچنین آگاهی از اینکه این موضوعات چگونه بر محتوای رسانه ها تاثیرگذارند[4]. امروزه ضرورت توجه و تامل در کسب و تمرین سواد رسانه ای به عنوان یک مهارت ضروری کاملا شناخته شده است. تلویزیون به عنوان یک رسانه جمعی آداب و فرهنگ خاص خویش را دارد. قبل از شرح آداب دانی و شرح و توضیح موارد و زوایای ظریف این فرهنگ به تعریف مفهوم سواد رسانه ای می پردازیم. سواد رسانه ای؛ به معنای توانایی دسترسی، تحلیل، سنجش و خلق رسانه در فرم های متنوع است. سواد رسانه ای رویکردی جدید به آموزش و پرورش در قرن بیست و یک است. بدین معنا که چهارچوب هایی را برای دسترسی، تحلیل، و خلق پیام در فرم های متنوع از رسانه های چاپی به تصویری و از آنجا به اینترنت مهیا می کند. سواد رسانه ای همچنین توانایی و مهارت درک نقش رسانه را به طور خود اظهاری در جامعه دموکراتیک فراهم می سازد.

هدف سواد رسانه ای

     هدف سواد رسانه ای هوشیار کردن، اختیاربخشی و آزادسازی مخاطب است. یکی از پیامدهای تحلیل و درک صحیح پیام های رسانه ای، بالا رفتن سطح آگاهی است که می تواند منجر به ایجاد ارتباطات اجتماعی سالم تر با رسانه ها و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه گردد و شهروندان می توانند از این طریق به مشروع سازی گزینه های سالم تر در رسانه کمک نمایند؛ چرا که یک شهروند فعال و با سواد می تواند در ایجاد تغییرات اجتماعی مثبت فعالیت کند وعکس العمل خود را در برابر رسانه ها اعلام نماید و تنها بیننده صرف نباشد. در نهایت باید بدانیم تعمیم اهداف سواد رسانه ای در گرو داشتن نگاهی دقیق، عمیق و تفکری منتقدانه در جهت انتخاب صحیح گزینه های رسانه ای است.« اصولاً سواد رسانه ای در جهت برخورد هدف مند با رسانه مطرح می شود. از این منظر به اعتقاد اکثر تحلیل گران و کارشناسان حوزه رسانه، برخورد هدف مند با رسانه از جمله دلایل بالا رفتن سطح آگاهی در تمامی اقشار جامعه به عنوان مخاطبین رسانه می باشد که می تواند منجر به ایجاد ارتباطات دوسویه و مشارکت جویانه [ در یک فضای گفتمانی ] با رسانه ها از یک سو و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه در راستای مباحث نقد، مشارکت فعالانه در حوزه رسانه در بین شهروندان باشد . بنابراین آنچه در سواد رسانه ای می تواند مطرح باشد، آموزش مهارت های لازم برای برقراری ارتباطی متفکرانه و آگاهانه با رسانه ها و در عین حال به وجود آوردن نگاهی دقیق، نقاد و تحلیلی به پیام های رسانه ای(مکتوب، دیداری و شنیداری) می باشد». [5]

ضرورت سواد رسانه ای در تلویزیون

    تصور غیبت تلویزیون به عنوان یکی از اعضای تاثیرگذار در جمع بزرگ جامعه انسانی امروز، تصوری بسیار سخت و دشوار است. از دیگر سوی رسانه فراگیر تلویزیون، بینندگان (مخاطبین) خود را در سراسر جهان لحظه به لحظه بمباران محتوایی می کند. انسان امروز در برخورد با رسانه تلویزیون به دنبال مواردی از جمله؛ سرگرمی، کسب اخبار، آموزش، و تبلیغات است. در حقیقت افراد خود را با چهارچوب ها و دنیای طراحی شده تلویزیون کوک می کنند. بدین معنا که؛ «سواد رسانه ای یکی از مباحث جذاب در حوزه ارتباطات و به عنوان یک اندیشه کلیدی مطرح است که در نتیجه آن افراد خود را به رسانه ها اعلام می نمایند، تا معنای پیام هایی که با آنها مواجه می شوند تعبیر و تفسیر[6] کنند . افراد با مسلح شدن به سواد رسانه ای می توانند رسانه ها و تولیدات رسانه ای را از یکدیگر تفکیک کرده و به طبقه بندی جنس ارتباط خویش با آنها بپردازند؛ زیرا در حال حاضر دیگر دوره تلقی قرار دادن مخاطب در انتهای مسیر ارتباط رسانه ها به عنوان دریافت کنندگان پیام پایان یافته است و آنها باید در فرایند ارتباط، شرکای فعالی باشند[تاییدی بر مفهوم حضور مخاطب فعال]. این درحالیست که خواست اکثر سیاست گذاران رسانه ای در جوامع غیر دموکراتیک برخورد یک سویه، انفعالی و غیر هدفمند با رسانه ها است. درحالی که مصلحت آنها در برخوردی هدفمند با رسانه بوده و در مرحله اول باید میزان آگاهی و توان دریافت اطلاعات گیرنده(مخاطب) را تقویت کرده و با همین توان در جهت تقویت روحیه انتقادی و خواست بیشتر حرکت نمایند . هدف [و ضرورت] سواد رسانه ای هوشیار کردن، اختیاربخشی و آزاد سازی مخاطب است. یکی از پیامدهای تحلیل و درک صحیح پیام های رسانه ای، بالا رفتن سطح آگاهی است که می تواند منجر به ایجاد ارتباطات اجتماعی سالم تر با رسانه ها و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه گردد و شهروندان می توانند از این طریق به مشروع سازی گزینه های سالم تر در رسانه کمک نمایند؛ چرا که یک شهروند فعال و با سواد می تواند در ایجاد تغییرات اجتماعی مثبت فعالیت کند و عکس العمل خود را در برابر رسانه ها اعلام نماید و تنها بیننده صرف نباشد. در نهایت باید بدانیم تعمیم اهداف سواد رسانه ای در گرو داشتن نگاهی دقیق، عمیق و تفکری منتقدانه در جهت انتخاب صحیح گزینه های رسانه ای است».[7] دانش کلی و جزئی نسبت به مفهوم و ماهیت سواد رسانه ای، درک مخاطب را به عنوان یک شهروند نسبت به پیام های تلویزیونی نیز گسترش داده و باعث مشارکت وی در روند تولید و انتشار پیام های رسانه ای در جامعه دموکراتیک می شود. شایان ذکر است که درک ضرورت تمرین و آموزش سواد رسانه ای (همه رسانه های جمعی) نیاز نسل کنونی است. به طوریکه شاید بتوان به واسطه آموزش های صحیح و ایجاد فرهنگ در سنین پایین به تثبیت و تبیین این مفهوم در نسل کنونی و آینده پرداخت. این رویکرد از به بارآمدن خسارات مادی ومعنوی متنوع اجتماعی جلوگیری خواهد کرد.

 سطوح مختلف سواد رسانه ای

     « با انقلاب اطلاعات و ارتباطات، حجم بالای اطلاعات و دانش های تازه به راحتی از طریق شبکه های اطلاعاتی در دسترس همگان قرار گرفته و دیگر جای هیچ گونه تردیدی در شکل گیری "دهکده جهانی"وجود ندارد... یکی از خصایص مهم فناوری اطلاعات، پویایی و تحول پذیری وسیع آن است، به طوری که با اطمینان می توان آن را متحول ترین فناوری عصر حاضر به شمار آورد. تغییر و تحولات دنیای امروز با آهنگی بسیار سریع و شتابان، همة عناصر جامعه را دستخوش خود قرار داده است. پیامد این تحولات می تواند تغییر یافتن معیارها باشد، به عنوان مثال معیار فقر و ثروت ملت ها جای خود را به دسترسی آنها به دانش و اطلاعات داده است و شاخص هایی چون درآمد سرانه و تولید ناخالص ملی دیگر به تنهایی نمی توانند شاخص های معناداری برای توسعه باشند و عصر صنعت به عصر اطلاعات و دانش تبدیل شده است. در این میان رسانه ها می توانند نقش دوگانه ای ایفا نمایند یعنی از یک سو با استفاده از آخرین پدیده های علمی، زندگی [پی آمد] دلخواه، آرمانی، پربار و پر تلاشی داشته باشند، و از سوی دیگر به صورت نیرویی ویران کننده و مصیبت بار عمل نماید. آنچه در این نوشتار مهم است آن است که وسایل ارتباط جمعی [و به خصوص شبکه های تلویزیونی در سراسر دنیا] تمامی جهات و ابعاد انسانی را متأثر ساخته و امواج این وسایل [یا شبکه های تلویزیونی]، به همه روزنه ها و آنچه در تمامی تاریخ بشریت، حریم امن تلقی می شده رسوخ کرده است و باعث شده تا انسان ها زیر بار فراوانی اطلاعات [ بازنمایی شده] نابود شوند. در نتیجه، انسان فعال، متفکر، محرک و متحرک به تماشاچی منفعل و راکد تبدیل شده است. »[8]در چنین شرایطی می بایست سطوح سواد رسانه ای را شناسایی کرده و یاد گرفت. این یادگیری باعث خفه نشدن در دریای طوفانی اطلاعات و محتواهای رسانه ای و به خصوص تلویزیونی می شود. «ایدئولوژیک بودن پیام های رسانه ای، یکی دیگر از اصول سواد رسانه ای است.

"تئودور سایرز"در این زمینه می گوید: تلویزیون به بزرگ ترین سیستم آموزشی و شکل دهنده اصلی فرهنگ تبدیل شده است که قدرتمندانه بر ذهن جوانان درباره نحوه آمریکایی بودن تأثیر می گذارد. درک ارزش ها و باورهای اساسی که تلویزیون و رسانه ها تعلیم می دهند، اصل دیگری به پیامدهای نکته محوری در زمینه سواد رسانه ای است»[9].

آموزش در تلویزیون جهت تقویت سواد رسانه ای

     «لفظ آموزش نیز در غرب به مفهوم خاصی، متفاوت با مدلول" تعلیم و تربیت" در نزد ما استعمال می شود و لهذا برنامه های آموزشی تلویزیون را نیز نمی توان همسو با غایات مورد نظر نظام اسلامی دانست. "مارشال مک لوهان" در این باره می گوید: " خصیصه های بنیادی چنین آموزشی در این دوره فردگرایی، تجزیه ماده و حتی زندگی به عوامل متشکله آن به منظور تکثیر و تولید محصولات متحدالشکل به میزان دلخواه است. به همین نحو، انسان های متخصص هم به صورت عوامل متشکله ماشین عظیم اجتماعی در می آیند." در چنین نظامی هدف آموزش و پرورش، تربیت متخصص است و نه ترغیب جوانان به کشف و یادگیری. کلیه دانشجویان، خاصه در حوزه ادب و علوم انسانی خود را ملزم به فرا گرفتن"مجموعه ای از دانستنی های"یک شکل و یکنواخت می بینند. این نظام همه را به تقلید وا می دارد به طوریکه افراد برای نشان دادن خود و ابراز لیاقت باید همان کاری را بکنند که سایرین انجام می دهند، منتها بهتر و سریعتر. هیچ کس از آنها مسئولیت واقعی در ایجاد دانستنی های تازه نمی خواهد. هدف از آموزش"تولید متخصص" است. متخصص هایی که عوامل متشکله ماشین عظیم اجتماع [یا جامعه] هستند و هرگز جز تقلید از غرب، کاری از آنها برنمی آید. آموزش با این تعریف هرگز نمی تواند راهبر به سوی انقلاب اجتماعی باشد و بدون تردید فقط می تواند حافظ همین وضع فعلی باشد و به صورت علت موبقه غرب عمل کند.»[10]

 



[1] Media Literacy

[2] کونیومی شیباتا؛ تحلیل رویکرد انتقادی در سوتد رسانه ای مطالعات تطبیقی بین ژاپن و کانادا، رسانه، سال 13، شماره 2، ص79.

[3] Elizabeth Thoman

[4] Founder and President, Centure for Media Literacy/ Los Angeles/CA/U.S.A..THOMAN,ELIZABETH(1995)

[5] صالحی امیری رضا (1387). سواد رسانه ای / پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، گروه پژوهش های فرهنگی و اجتماعی، تهران : مجمع تشخیص مصلحت نظام ، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، مقدمه مجموعه مقالات.

[6] Interpretation

[7] صالحی، امیری رضا و دیگران (1387). ضرورت سواد رسانه ای / پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، گروه پژوهش های فرهنگی و اجتماعی، تهران : مجمع تشخیص مصلحت نظام ، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، چکیده مقاله.

[8] امیر انتخابی، شهرود(1387). بررسی و تحلیل سطوح مختلف سواد رسانه ای، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک گروه پژوهش های فرهنگی و اجتماعی، ص59.

[9] همان، ص62.

[10] همان، ص34.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۵ ، ۰۴:۰۹
بیژن چوبینه

رازی به نام انتخاب

شنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۴۹ ق.ظ


رازی به نام انتخاب

پیش درآمد؛

انتخاب در فرهنگ لغت اقوام گوناگون معانی مختلفی دارد. مفهوم انتخاب برای هر عمل، مفهوم و یا واقعه ای قابل به کارگیری است. اما انتخاب در حوزه سینمای حرفه ای به معنای گزینش بهترین و مناسب ترین افراد و امکانات برای تولید یک پروژه سینمایی است. پیش درآمد این بخش به مفهوم انتخاب در سینمای ایران می پردازد، سینمایی با ساختاری کاملا سنتی. در چنین ساختاری انتخاب با اتکاء بر شناخت نزدیکترین افراد به افراد صاحب منسب در فرآیند انتخاب، صورت می گیرد. عیب اصلی چنین ساختاری مبتنی نبودن بر دانش علمی روز برای فرآیند تولید در سینماست. هرچند که بسیاری از اهالی سینما حتی منتقدین صاحب اسم و رسم این مهم را قبول ندارند. در حقیقت در پهلوهای این فرآیند سنتی قربانیان مستعد گرایش های مختلف سینما از یاد رفته و در حقیقت متلاشی می شوند. برای چنین مفهوم از یاد رفته ای؛ کدام سازمان و یا انجمن صنفی در ایران فعالیت می کند.؟ این حقیقت دردناک انتخاب در ساختار سینمای ایران است. سینمایی که فقط، و فقط به تولید محتواهای فرد محور متکی است.

...این داستان ادامه دارد، منتظر باشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۵ ، ۰۲:۴۹
بیژن چوبینه

آموزش در سینمای حرفه ای

جمعه, ۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۴ ب.ظ

آموزش در سینمای حرفه ای

پیش درآمد؛

برای به دست آوردن جایگاههای شغلی مناسب و ممتاز می بایست به دو رویکرد آموزشی توجه ویژه داشت؛

1- داشتن مدرک تحصیلی ودانشگاهی مرتبط

2- داشتن مهارت و تجربه لازم در حرفه مورد نظر.

در چنین شرایطی فرد حائز کسب موفقیت های دلخواه خواهد بود. البته صبر کنید؛ نکته دیگری هم وجود دارد و آن داشتن انگیزه برای پیشرفت است. در چنین فضایی فرد می تواند ادعای دارایی و تشخص حرفه ای کند. این قانون برای همه حرفه ها و فعالیت های انسانی قابل تعمیم است. بنابراین با داشتن چنین نقشه راهی می توان دریافت که حرفه سینما و سینمای حرفه ای در ایران چندان با چنین رویه ای جور و هماهنگ نیست. در حقیقت سینمای این کشور هیچکونه دیتا بیس علمی برای تولیدات خویش نداشته و منابع انسانی در سینمای مذکور به هیچکدام از مناسبات رایج در سینمای علمی دنیا اتکاء ندارد. در چنین شرایطی است که خروجی این سینما صرفا متکی به ظهور و غروب تک ستاره هایی در سالیانی بدون نظم است. با نبود مدارس سینمایی معتبر، طرح درس های استاندارد و علمی، عدم وجود بودجه های کافی برای آموزش نیروی انسانی در مراکز خاص، نامتجانس بودن روابط نامحسوس حوزه آموزش با فرهنگ عمومی جامعه، نه مدرک تحصیلی معتبری وجود خواهد داشت ونه مهارت و تجربه لازم و واقعی. آموزش در حوزه سینمای حرفه ای در ایران - صد افسوس - مفهومی از یاد رفته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۴
بیژن چوبینه

سینمای حرفه ای

جمعه, ۱ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۲۶ ب.ظ

آدرس سینمای حرفه ای در ایران

پیش درآمد؛

بسیار خرسندم و مایه شعف و شادمانی است، چون مجالی دست داده است تا در خصوص مفهومی از مفاهیم از یاد رفته در جامعه ایران چند سطری قلم فرسایی کنم. قبل از هر سخنی باید به تعریف سینما بپردازیم؛ سینما چگونه علمی است؟ علم است یا هنر؟ حرفه سینما به چه معناست؟ آیا بدین معناست که شما این حرفه را به عنوان علت امرار معاش خویش انتخاب می کنید؟ سینما کیست؟ سینما به کدام قانون و جغرافیا تعلق دارد؟ شما در سینما خواهید بود یا سینما در درون شما جوانه خواهد زد؟ آرشیو معتبر مقالات علمی و معتبر حوزه سینمای حرفه ای ایران کجاست؟ در این وبلاگ به فراخور مجال و استطاعت دانایی به بسط و توصیف مبناهای پایه و بنیادین و از یاد رفته سینما- مخصوصا در ایران - خواهیم پرداخت. به چنین مجالی ارج می نهیم و امید است که ابتدا تا انتهای این سخن رانی باعث رشد، تعالی و تعامل فکری مناسبات حوزه سینمای حرفه ای در ایران گردد.

مانا باشید - بیژن چوبینه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۲۶
بیژن چوبینه